خستگي نشانهي بسيار متداولي در بيماران مبتلا به نشانههاي کنشي عصبي است.
افراد اغلب ميگويند که با وجود نشانههاي مشهودتر بسياري که دارند، خستگي است که آنها را از زندگي عقب انداخته است.
خستگي را در چنين شرايطي ميتوان يک نشانهي ديگر مرتبط با اشکال در عملکرد سيستم عصبي محسوب کرد.
زماني که چنين خستگياي بروز ميکند، در صورتي که
• با هيچ نشانهي عصبي ديگري همراه نباشد،
• بيش از 6 ماه به طول بينجامد،
• به دليل يک مشکل پزشکي يا عصبشناسي قابل تشخيص زيربنايي نباشد،
آن را سندرم خستگي مزمن/M.E. (CFS/ME) مينامند.
اين مشکل را سازمانهاي رسمي پزشکي در انگلستان، ولز و اسکاتلند به عنوان يک بيماري به رسميت شناختهاند.
پرداختن به جزئيات سندرم خستگي مزمن در اين وبسايت نميگنجد.
خستگي ممکن است به عنوان بخشي از اضطراب يا افسردگي بروز کند، هرچند لازم است بدانيم اگر کسي خستگي مداوم و شديدي را تجربه ميکند، لزوماً مضطرب يا افسرده نيست.
با اين حال، بسياري از اصول درمان سندرم خستگي مزمن که اثربخشي آنها در آزمايشهاي باليني ثابت شده است، احتمالاً براي مبتلايان به نشانههاي کنشي عصبي نيز مفيد هستند.
نهادهاي خدمترساني براي افراد مبتلا به سندرم خستگي مزمن پراکنده است، اما باز هم بهتر از خدمات موجود براي مبتلايان به نشانههاي کنشي عصبي است. شايد پزشک شما بتواند در پيدا کردن مراکز محلي خدمترساني براي درمان نشانهها به شما کمک کند.