اين اتفاق چگونه افتاده است؟
بياييد ابتدا به پرسش دوم بپردازيم: «در بدن من چه اشکالي پيش آمده که باعث بروز اين نشانهها شده است؟» يا «نشانهها چطور اتفاق ميافتد؟»
پاسخ اوليه در مورد تمام نشانههاي کنشي که در اين وبسايت آمده است، اين است که مشکلي در کارکرد سيستم عصبي به وجود آمده.
براي نشانههايي مانند ضعف و اختلال حرکتي مشکل در شيوهي ارسال پيامها از جانب مغز به بدن است.
براي نشانههايي مانند بيحسي و درد، مشکل در شيوهي دريافت پيامهاي بدن به وسيلهي مغز است.
در تشنجهاي گسستي يا نشانههاي گسستي، مغز در وضعيتي خلسهمانند فرو ميرود که تا حدي به هيپنوتيزم شباهت دارد.
ما تازه در آغاز راه درک پيچيدگيهاي اشکالات سيستم عصبي در بيماران مبتلا به نشانههاي کنشي قرار داريم؛ بهخصوص در مورد درد مزمن.
اسکنهاي کنشي از مغز نشان ميدهد در زمان بروز نشانهها کدام بخش از مغز فعال يا غيرفعال است. به عنوان مثال، در اين عکس تغييرات مغز را در بيماران مبتلا به ضعف کنشي ميبينيم.
تصويربرداري از مغز به ما کمک ميکند متوجه شويم در بيماران مبتلا به نشانههاي کنشي و گسستي چه اشکالي در سيستم عصبي به وجود ميآيد.
اين تصوير يک اسکن SPECT را از بيماراني نشان ميدهد که به ضعف کنشي و نشانههاي حسي مبتلا در يک سمت بدن مبتلا هستند. اسکن نشان ميدهد زماني که آنها اين نشانهها را داشتند، بخشي در سمت مخالف مغز وجود داشت که به درستي کار نميکرد (قسمت زرد رنگ).
اين نوع اسکن نشان ميدهد سيستم عصبي و کارکرد مغز در اين بيماريها با اشکال مواجه ميشود؛ اما اين بدان معنا نيست که نميتوان کاري در اين باره انجام داد.
(عکس از ويلمير و همکاران، مغز، 2001)
در مورد درد مزمن ميدانيم که تغييرات زيادي در سيستم عصبي اتفاق ميافتد که با اسکنهاي معمولي قابل مشاهده نيست. اين تغييرات در انتهاي عصبها، نخاع و احتمالاً از همه مهمتر در مغز اتفاق ميافتد.
مجموعهاي از فرآيندها در سيستم عصبي وجود دارند که مانند پيچهاي کوچک تنظيم صدا عمل ميکنند. زماني که فردي دچار درد مزمن است، اين پيچهاي صدا بالا ميروند و حساسيت فرد را نسبت به درد افزايش ميدهند.
هنوز چيزهاي زيادي وجود دارد که ما دربارهي اشکالات سيستم عصبي و دلايل بروز نشانههاي کنشي نميدانيم، اما اين مسئله ديگر يک معماي ناشناخته نيست.
در بسياري ديگر از بيماريهاي عصبشناختي ميتوان مشکل را از طرق مختلف مشاهده کرد؛ مثلاً به وسيلهي اسکن (مانند بيماري ام.اس.) يا زير ميکروسکوپ (مانند بيماري پارکينسون).
بيماران مبتلا به نشانههاي کنشي دچار آسيب سيستم عصبي نيستند؛ بنابراين جاي تعجب ندارد که اسکنها چيزي نشان نميدهند. در عوض، مشکل اينجا است که سيستم عصبي به خوبي کار نميکند.
اگر بيمار را يک کامپيوتر در نظر بگيريم اين مشکل مانند يک ايراد نرمافزاري است، نه ايراد سختافزاري. زماني که اشکال نرمافزاري در کامپيوتر وجود دارد، ممکن است دستگاه مدام هنگ کند يا سرعتش کُند شود. اين مشکل را نميتوان با باز کردن کامپيوتر و بررسي اجزايش حل کرد. اگر هم اين کامپيوتر را در دستگاه اشعهي ايکس بگذاريم، باز هم مشکلي پيدا نخواهيم کرد.
اين مشکل را بايد با برنامهريزي مجدد کامپيوتر حل کنيم و سر در آوريم کدام برنامهها بودند که مشکل را به وجود ميآوردند.
شکي وجود ندارد که انسان از کامپيوتر پيچيدهتر است. افکار، رفتارها، حواس و احساسات ما، همان برنامههاي ما هستند.
حال به سراغ بخش بعدي ميرويم که توضيح ميدهد چه چيز ممکن است فرد را نسبت به نشانههاي کنشي آسيبپذير کند...